تئوری توطئه؛ همش کار خودشونه؟
تئوری توطئه علت تمام وقایع را توطئهی دستهای پنهان و سازمانهای مخوف میپندارد. اما چرا تئوریهای توطئه برای مردم جذابیت دارد؟
تئوری توطئه چیست؟
کسی که به تئوری توطئه مبتلاست، تمام وقایع عمدهی سیاسی و سیر حوادث و مشی وقایع تاریخی را در دست پنهان و قدرتمند سیاست بیگانه و سازمانهای مخوف سیاسی و اقتصادی و حتی مذهبی وابسته به آن سیاست میپندارد. به گمان او همهی انقلابها، شورشها، جنگها، عقبماندگیها و وابستگیهای اقتصادی و سیاسی، برآمدن و فروپاشی سلسلهها و دولتها، ترورهای سیاسی و حتی کمبود محصولات کشاورزی، سقوط ارزش پول، قحطیها و زلزلهها را دست پنهان بیگانه کارگردانی میکند و همهی رجال کشور همچون عروسکان خیمه شببازی حرکت میکنند و ارادهای از خود ندارند. کسی که به تئوری توطئه مبتلاست، به نظر خود ایمان و اعتقاد دارد و بر این باور است که «تو مویی بینی و من پیچش مو، تو ابرو و من اشارتهای ابرو». - احمد شریف، توهم توطئه
Jesse Walker، نویسندهی کتاب ایالات متحدهی پارانویا، تئوریهای توطئه را به ۵ دسته تقسیم میکند:
- دشمن خارجی: گروهی خارج از جامعه که از بیرون توطئه میکند.
- دشمن داخلی: گروهی که به ملت نفوذ کرده و قابل تشخیص با سایر شهروندان نیست.
- دشمن بالایی: گروهی در قدرت که برای منافع خود فعالیت میکنند.
- دشمن پایینی: گروهی از طبقهی کارگر که قصد نابودی نظام اجتماعی را دارند.
- توطئههای خیرخواهانه: گروهی مخفی که در پشت پرده قصد نجات دنیا را دارند.
از نامآشنا ترین تئوریهای توطئه میتوان به حملهی تروریستی ۱۱ سپتامبر، مثلث برمودا، پروژهی هارپ و دسیسههای داخلی و خارجی روسیه، انگلیس، امریکا و فراماسونری در ایران اشاره کرد. استفاده از عباراتی مثل «همش کار خودشونه» خطاب به گروههای مختلف پس از هر رویداد، برای هر ایرانی آشناست.
باور به تئوریهای توطئه نه تنها روز به روز گستردهتر میشود، بلکه تابع اثر شخص ثالث است. یعنی هر کسی تصور میکند که دیگران بیشتر از خودش به تئوریهای توطئه باور دارد. باور به این توطئهها زمانی اهمیت مییابد که این تفسیرهای غلط از رویدادها، منجر به بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی و سیاسی، عدم همکاری با سیستمهای عدالت کیفری، تصمیمهای اشتباه پزشکی و سایر تصمیمهای اشتباه و آسیبزننده میگردد.
ما همیشه این سؤظن را داشتیم که مصدق عامل انگلیسهاست، سؤظنی که تظاهرات آتی او به عنوان یک ناسیونالیست ضد انگلیسی در آن نقصانی به وجود نیاورد. پدرم به طور قطع از مدتها قبل نسبت به ارتباط او با انگلیسیها مشکوک بود و به همین دلیل او را در سال ۱۳۱۸ به اتهام جاسوسی برای انگلستان بازداشت کرد که برعکس باعث افزایش بیش از پیش نفوذ انگلیسیها بر سیاستهای ملی ایران گشت. - محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ
اما چرا تئوریهای توطئه اینقدر گستردگی و جذابیت دارند؟
هر سوال پاسخی، و هر ظلم عاقبتی دارد
روانشناسان اجتماعی معتقدند، مردم تئوریهای توطئه را باور میکنند تا تضادهای شخصی و اجتماعی را توجیه و یا بیعدالتیهای اجتماعی را سرزنش کنند. همچنین هر چه افراد احساس ناتوانی و بیاهمیتی بیشتری در جامعه داشته باشند، به تئوریهای توطئه بیشتر باور خواهند داشت.
نیاز به یافتن پاسخ ساده و صریح برای یک مسئله که در روانشناسی فرجامخواهی نامیده میشود و تمایل به یافتن مقصرهای بزرگ برای رویدادهای بزرگ، از عوامل مهم ایجاد و باور تئوریهای توطئه است. فرجامخواهی ریشه در تمایل افراد به نظم و ترتیب و عدم تمایل (ناهماهنگی شناختی) به ابهام و آشوب دارد. این فرآیند در دو مرحله صورت میپذیرد: انسداد به معنای نیاز فوری برای یافتن پاسخ، و انجماد به معنای حفظ پاسخ پیدا شده به هر قیمتی.
پس از این که فرد تئوری توطئه را پذیرفت، دیگر تمایلی به اسناد و شواهدی که توطئه را رد میکند، نشان نخواهد داد. این موضوع سوگیری تائیدی (Confirmation bias) نام دارد که طی آن، فرد اطلاعاتی را که با باورهای خود تطابق داشته باشد تائید و از اطلاعاتی که با باورهایش مغایرت دارد چشمپوشی میکند.
هرچه محدودیت زمانی و درگیری ذهنی فرد بیشتر باشد، نیاز به فرجامخواهی بیشتر و در مقابل، هرچه احساس مسئولیت بیشتر باشد، نیاز کاهش پیدا خواهد کرد. تحقیقات نشان میدهند که افراد با نگرش اقتدارگرایانه و تمایل به گروههای راست سیاسی، تئوریهای توطئهی سیاسی را کمتر میپذیرند زیرا نهادهای دولتی را مشروع و از نظر اخلاقی فسادناپذیر میدانند. در مقابل، این افراد به تئوریهای توطئهی دیگر، مانند توطئههای دینی و نژادی باور دارند. بنابر این به نظر میرسد نگاه و باورهای سیاسی بیشتر از این که با میزان پذیرش تئوریهای توطئه در ارتباط باشد، با موضوع توطئه مرتبط است.
مار گزیده و ریسمان سیاه و سفید
سابقهی توطئهپردازی واقعی و فقدان آزادی بیان، مردم را در برابر شایعات و تئوریهای توطئه آسیبپذیر میکند.
مهمترین عامل در اشاعهی تئوری توطئه، عامل عینی یعنی تجربهی توطئهی واقعی است. کمتر کشوری مانند ایران شرایط نیمه استعماری را تجربه کرده است. در شرایط نیمه استعماری، که دو قدرت استعماری به رقابت با هم میپردازند و بر علیه یکدیگر توطئهچینی و توطئه پردازی میکنند، زمینهی مساعدی برای پرورش تئوریهای توطئه فراهم میشود.
حکومتها نیز از تئوریهای توطئه استقبال و از آن برای نشان دادن قدرت خود استفاده میکنند.
عرض کردم قتل بختیار انعکاس عجیبی در مردم کرده است. یک عدهی دیگر هم از این قدرت عجیب دستگاه شاهنشاه، ماستها را کیسه کردهاند. حتی میگویند آن دو نفر جوانی که هواپیمای ملی ما را ربودند، مامورین ساواک بودند که میخواستند رد گم کنند. شاهنشاه خندیدند. فرمودند این قسمت که مهمل است ولی شما تائید بکنید. چه بهتر که قدرت ما هم مثل قدرت سابق انگلیسها افسانهای بشود. - اسدالله علم، داوری، سخنی در کارنامهی ساواک
توطئههای شاعرانه
سنت باور به تئوریهای توطئه احتمالا ریشه در تاریخ و فرهنگ نیز دارد. تئوریهای توطئهی ادبی و شاعرانهای از شاهنامهی فردوسی و توطئههای انیران اهریمنی علیه ایران یزدانی، توطئههای شرق و غرب علیه ایرج، اعتقاد به طالع و دسیسههای فلک، تئوریهای توطئه را تقویت میکند. تاریخنگاری ادبی، تفکر اسطورهای و اغراق شاعرانه حتی در مسائل سیاسی بیتاثیر به نظر نمیرسد.
در مبنای کلی، به تمامی سرزمین های غیر ایرانی انیران گفته می شود اما در نوشته های دینی، این مفهوم برای اشاره به دشمنان زرتشتیان و ایرانیان به کار رفته است. برای فردوسی، انیرانیان نیروهای اهریمنیای هستند که همیشه مانع از دستیابی ایرانزمین به آرامشند. انیران، ویکیپدیا
چه کنیم؟
تا اینجا از دلایل مختلف جذابت تئوریهای توطئه گفتیم. با تقویت یک گفتگوی آزاد، میتوانیم سایههایی که رویدادهای پیچیده وجود دارند را روشن کنیم:
اصرار نکنید: برخی افراد به تئوریهای توطئهی خود اعتقاد عمیقی دارند، حتی شواهد علیه باورهای خود را به عنوان بخشی از توطئه قلمداد میکنند. به نظر میرسد تحت تاثیر قرار دادن این گروه تنها با داده ها و مطالعات غیر ممکن باشد. درک طرز فکر آنها اولین گام به سوی گفتمان معنادار است.
کنجکاوی را برانگیزید: هنگامی که با کسانی که تمایل به گفتگو دارند درگیر می شوید، فرد را تشویق کنید:
- به وضوح نظریه خود را بیان کند.
- اصل ابطال پذیری در تئوریهای علمی را به رسمیت بشناسد. اگر نظریه ای نتواند رد شود، از قلمرو تئوری علمی خارج می شود.
- برای ادعای خود شواهد و توضیحات ارائه دهد.
- ادعاهای خود در خصوص ابطال تئوری را بیان کنید.
بیشتر بنویسید: خلا فقدان پاسخهای ساده با غبار توطئه پر میشود. در مورد توضیحات علمی برای پدیدهها بنویسید و سردرگمی را به روشنگری تبدیل کنید.
نظر خود را به اشتراک بگذارید، سوالات بیشتری بپرسید، یا حتی دیدگاه های جایگزین را در نظرات زیر پیشنهاد دهید.